-
متن خوانی آقای سهیل محزون
جمعه 26 دی 1393 14:53
نون بربری دونه ای یه تومن بود سر ظهر که می شد، مامان یه کاسه روحی، دوتا سکه یه تومنی و یه پنچ هزاری می داد دستمون و می فرستادمون تا از نونوایی سر کوچه دو تا نون و از ماست بندی سر چار راه یه کاسه ماست بگیریم سفارش میکرد که انگشت توی ماست نزنیم گاهی هم دو هزار به خودمون میداد واسه خریدن هله هوله اما اتفاقی که می افتاد...
-
متن خوانی مهرداد صدیقیان در رادیو هفت
پنجشنبه 25 دی 1393 14:36
تمام نقش های جهان را چیده بودند روی یک میز بزرگ تمام نقاب هارا هم آویزان کرده بودند روی یک دیوار بلند روز اول را میگویم همان روز که قصه های نوشته شده را گذاشته بودند توی طبقه های یک قفسه عمیق و به تک تک ما گفتند: باید برای خودتان نقشی انتخاب کنید بعضی ها دویدند تا بهترین نقش ها را داشته باشند بعضی ها روی سر انگشت پا...
-
متن خوانی آقای امیر علی نبویان ابتدای برنامه
چهارشنبه 24 دی 1393 10:56
تو را در جامه ای از رویا دیده بودم در صبحی نه آنقدر دور که از یاد برده باشمش و نه آنقدر نزدیک که عطر خاطره را جا گذاشته باشد روی درگاه پنجره تو را در قله ای از لاجورد دیده بودم در غروبی که آسمان ابری بود و نمیدانستم که آمده ای تا بمانی، یا قصد رفتن داری... تو را در پیراهنی از گرد باد دیده بودم پریشان از آنچه بین ما...
-
متن خوانی دکتر رشید کاکاوند
یکشنبه 21 دی 1393 00:40
شاعر: رضا منزوی واسه خاطر توء که زندگی،داره روی خوش به من نشون میده دله من از عشق تو لرزیده و داره دنیا رو باهاش تکون میده واسه خاطر توء که زندم و زندگی رو دست کم نمیگیرم زنده موندم با تو زندگی کنم که فقط پای تو پیر شم بمیرم به همین خاطره که عزیزه خاطرت برام، به همین خاطره که به جز تو هیچی نمیخوام من زمینی ام ولی دلم...
-
متنی آرامش بخش خوانده شده توسط آقای بابک حمیدیان
پنجشنبه 18 دی 1393 15:41
غروبی که بی حضور پرنده ها به شب برسد درست مثل تو میشود که بی حوصله و بی حرف به خواب رفته باشی یک قیچی در دست گرفته ای و هرچه من در کنارت بوده ریخته ای روی زمین یادت هست؟ تو عکسی که همین چند لحظه پیش مرا از تویش بریدی، خورشید داشت بین ما غروب میکرد این غروب هم طلایی ست، مثل تو این غروب تنها نیست پرنده ها بدرقه اش می...
-
شعری زیبا از قاسم صرافان،خوانده شده توسط استاد معینی
چهارشنبه 17 دی 1393 11:10
دختر دریا با تو ام دریا، نوعروسی را در این شب های مهتابی ندیدی؟ گفت می آید که تورش را بیندازد به دریا دست ماهی گیر عاشق تور بیتابی ندیدی؟ برکه ی آرام آیا تازگی یک قو ی زیبا چون نگینی در دل یک دسته مرغابی ندیدی؟ آه ای جالیز،بانویی که پنهانی بیاید از زلال چشمه ها با کوزه ی آبی ندیدی؟ شاعرم در شعر هایم شاهدی گم کرده دارم...
-
متنی که آقای امیرعلی نبویان ابتدای برنامه خواندند
دوشنبه 15 دی 1393 11:07
صدایش به نرمی اولین نسیم صبح فروردین بود...آرام و آشنا مثل تپش های تند و عاشقانه ی قلبم در پیچ کوچه ای که نمی شناختمش فقط انگار کسی قبل از من از آن کوچه گذشته بود، که صدایش به نرمی اولین نسیم صبح فروردین بود در انتظار کسی نبودم، تنها می خواستم صدایی مرا به یاد آن خاطره ی دور بیندازد خاطره ای که دیگر نبود، ولی گاهی از...
-
متنی بسیار زیبا که آقای نیما رئیسی در ویژه برنامه زمستان خواندند
جمعه 12 دی 1393 14:51
اتفاق ها برای افتادن به فصل ها گره میخورند درست مثل لباس ها که در رابطه با روز ها، ساعت ها و عمر ها در نوسان اند حادثه های پاییز در تابستان رخ نمی دهند، واتفاق های بهاری زمین تا آسمان با اتفاق های زمستان فرق دارند برگ اتفاق پاییز است، باران برای بهار میبارد و آفتاب به نام تابستان است که میدرخشد مثل یک کمد پر از لباس...
-
این متن زیبا توسط آقای ضابطیان خوانده شد
پنجشنبه 11 دی 1393 14:12
باز در بسته به من میرسد، هر چه که بن بسته به من میرسد این همه پروانه و پرواز، باز بال و پره بسته به من میرسد این پر پرواز نگفتی چرا در قفس بسته به من میرسد گردن این راهزنان بشکند، گردنه ی بسته به من میرسد این همه دروازه ی خالی و باز، زاویه بسته به من میرسد کوزه گری جنس سفال من است، کوزه ی بشکسته به من میرسد شکر خدا...
-
این روز های رادیو هفت...
چهارشنبه 10 دی 1393 11:26
سلام :) برنامه پر طرفدار " رادیو هفت " در شبکه هفت سیما هر شب از ساعت 22 تا 23 اجرای این برنامه به ترتیب توسط آقایان: رشید کاکاوند ـ امیرعلی نبویان ـ علیرضا معینی ـ شاهین شرافتی و محمد بحرانی ـ میلاد اسلام زاده و ایمان سرورپور ـ منصور ضابطیان می باشد پنجشنبه شب ها که آقای ضابطیان اجرای رادیو هفت را به عهده...
-
متنی زیبا از آقای امیرعلی نبویان
دوشنبه 8 دی 1393 21:43
از سحرگاه که عندلیب بر شاخساران اذان گفت،وضو ساختم از شبنم رازقی در دل شوق وصال بود اما به بستن قامت چه عارفانه تنبلی کردم مادر تمام دلش کف دستش بود همه عمر وتعارفم میکرد و من در به دست آوردن دلش چه کودکانه تنبلی کردم در زدودن اشک از گونه های سرمازده ی پسرک فال فروش در دیدن رد رنج بر پیشانی اش چه پدرانه تنبلی کردم با...
-
ویژه برنامه رادیو هفت :)
چهارشنبه 3 دی 1393 15:33
سلام پنجشنبه 93/10/5 رادیو هفت یه ویژه برنامه سه ساعته داره به مناسبته زمستون از ساعت 22 تا 1 بامداد
-
متن منتخب :)
یکشنبه 30 آذر 1393 03:57
سلام :) تو سایت رادیوهفت یه قسمتی هست که بیننده ها نوشته های خودشون رو ارسال میکنن و تیم نویسندگان رادیو هفت اون ها رو بررسی میکنن و از بینشون پنج تا رو انتخاب میکنن و توی سایت قرار میدن و حالا مردم به اون پنج متن رای میدن، و هر کدوم رای بیشتری آورد توسط یه هنرمند در رادیو هفت خوانده میشود متن منتخب این ماه: لطفا پای...
-
بی خداحافظی...
یکشنبه 30 آذر 1393 00:45
وقتی قرار است بروی دل دل نکن. منتظر نمان. هیچ اتفاقی قرار نیست ماندگارت بکند. وقتی قرار است بروی حتماً دلشوره هایت را مرور کرده ای؛ یادگاری هایت را، بغض های پشت سرت را. یا می روی بی آنکه یادت بیاید کوچه هایی را که قدم زدیم. و باران هایی که بر سرمان بارید. و چراغ قرمز هایی که هنوز نمی دانم چرا دوستشان داشتیم. بهانه...
-
منو تو...
یکشنبه 30 آذر 1393 00:18
خورشید را دمدمای غروب بدرقه می کنم تا من بمانم و تو. هنوز هوا گرگ و میش است اما پیدا کردن تو در انبوه این جماعت برای من کار سختی نیست. بگذار چشمانم را ببندم و تا پنج بشمارم. یک… دو… سه… چهار… . دوباره با تو بودنم گم می شود و مثل همیشه این منم که باید بگردم تا پیدایت کنم. روزی خواهد رسید که قایم باشک هایمان تمام می شود...