شاعر: رضا منزوی
واسه خاطر توء که زندگی،داره روی خوش به من نشون میده
دله من از عشق تو لرزیده و داره دنیا رو باهاش تکون میده
واسه خاطر توء که زندم و زندگی رو دست کم نمیگیرم
زنده موندم با تو زندگی کنم که فقط پای تو پیر شم بمیرم
به همین خاطره که عزیزه خاطرت برام،
به همین خاطره که به جز تو هیچی نمیخوام
من زمینی ام ولی دلم هواداره توء
من هوایی شدم و اینا همش کار توء
دیگه غیر ما شدن هیچی نگو
دیگه غیر عاشقی حرفی نزن
خیالم راحته میرسم به تو
تو رو زندگی بدهکاره به من
واسه خاطر منه که موندی و یه تنه تو روی دنیا وایسادی
همه ی زندگیه تو قلبته همه ی زندگیتو به من دادی
به همین خاطره که عزیزه خاطرت برام
به همین خاطره که به جز تو هیچی نمیخوام
من زمینی ام ولی دلم هواداره توء
من هوایی شدم و اینا همش کاره توء
باشه.......
باشه....
خودت می دونی دختر چی چی رو میگم
خوشحالم که اینجایی عارفه جان