متن خوانی آقای امیر علی نبویان ابتدای برنامه

تو را در جامه ای از رویا دیده بودم


در صبحی نه آنقدر دور که از یاد برده باشمش


و نه آنقدر نزدیک که عطر خاطره را جا گذاشته باشد روی درگاه پنجره


تو را در قله ای از لاجورد دیده بودم در غروبی که آسمان ابری بود


و نمیدانستم که آمده ای تا بمانی، یا قصد رفتن داری...


تو را در پیراهنی از گرد باد دیده بودم


پریشان از آنچه بین ما گذشت


قصه ای که به پایان نرسید و خوابی که هرگز تعبیر نشد


من مانده بودم کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را


تو دور می شدی وشال بی تاب من در دست نسیم می رقصید


تو دور می شدی و من تمام اندوهم را در شولایی از خستگی پیچیده بودم


وبه آسمان نگاه می کردم


باید از اول این قصه میدانستم که یک شب باد ما را خواهد برد


http://0up.ir/up10/guest/Untitled_9284e.png

نظرات 2 + ارسال نظر
عارفه چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 13:06 http://radiohaftiha.blogfa.com

تو وبلاگ نظر سنجی گذاشتم خوش حال می شم نظرت رو بگی........

چشم
وبلاگت عالیه خانوم
نیاز به گزینه های دیگش نبودا

عارفه چهارشنبه 24 دی 1393 ساعت 12:49 http://radiohaftiha.blogfa.com

خودت متن هارو تایپ می کنی؟
اره دیگه.......
منم یه متن از امیرعلی گذاشتم .......

آره خودم می تایپم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد