دختر دریا
با تو ام دریا، نوعروسی را در این شب های مهتابی ندیدی؟
گفت می آید که تورش را بیندازد به دریا
دست ماهی گیر عاشق تور بیتابی ندیدی؟
برکه ی آرام آیا تازگی یک قو ی زیبا
چون نگینی در دل یک دسته مرغابی ندیدی؟
آه ای جالیز،بانویی که پنهانی بیاید از زلال چشمه ها
با کوزه ی آبی ندیدی؟
شاعرم در شعر هایم شاهدی گم کرده دارم
در نگاهش آسمان، مضمون کمیابی ندیدی؟
تار ها گفتند روحش را گره میزد به قالی
شاپرک، در بین گل ها نقش محرابی ندیدی؟
خواب هایت روشن اند آیینه، اهل آسمانی
از عبور یک فرشته تازگی خوابی ندیدی؟
نو عروسی را در این شب های مهتابی ندیدی؟
دست ماهی گیر تور بیتابی ندیدی؟