سال های بعد دقیقا یعنی کی؟
یعنی کدام بعد از ظهر زمستانی که باز به یاد من بیوفتی؟
مثلا یک صدای دور، یک آهنگ آشنا که کسی در کوچه با سوت می نوازد
این آهنگ آشنا تو را پرت کند به بعد از ظهر آخر اسفند ماهی که منتظر کسی بودی
کسی که قرار بود در سال های بعد خاطره ات شود
تا هر وقت که ساعتت به خواب رفت به یادش بیوفتی
در سال های بعد که نمی دانم چقدر دلت برایم تنگ شده
چقدر دلم برایت تنگ شده...
اصلا نمی دانم آن لحظه ها واقعیت داشت یا رویایی بود که نیمه کاره مانده است
من که تمام زمستان را به دستکش و شالگردنم بدهکارم
و به بعد از ظهر های بی اتفاقی که قرار است سال های بعد خاطره شود
مثل دیروز هایی که امروز خاطره است
و من نمی دانم که چرا این قدر نگران سال های بعدم که مبادا از یاد تو بروم
و هیچ تلسمه در هیچ بعد از ظهر سرد زمستانی ای با یک استکان چای داغ شکسته نشود
گوش کن انگار کسی در کوچه آهنگی را می نوازد که منو تو عاشقش بودیم